هفته سوم رقابت ها.ورزشگاه آزادی.پرسپولیس به مصاف یکی از ضعیف ترین تیم های لیگ می رود.70 هزار تماشاگر به ورزشگاه آمده اند.تقریبا تمام بازیکنان هستند و همه چیز آماده یک پیروزی پرگل...ء
و ناگهان پرسپولیس وارد می شود...ء
نیمه اول به تندی درحال سپری شدن است در حالی که این تیم هیچ خطری روی دروازه حریف ایجاد نکرد.همش یکی دو تا موقعیت نصفه و نیمه که تنها کاربردش گرم شدن میرزاپور بود.اواخر نیمه اول انگار هواداران فهمیده بودند که خبری از شیرهای سرخ پایتخت در این بازی هم نیست.باز هم عصبانیت...باز هم اعتراض و باز هم تشویق مردی که پرسپولیس او هم همینگونه بود...بی برنامه،بی انگیزه و بدون تاکتیک مشخص...ء
و امید به نیمه ای که نیمه ی مربیان است.نیمه به خود آمدن و نیمه تحول است...همه ی امید این هواداران این است که در رختکن تشری به بازیکنان وارد شود تا بازیکنان به خود بیایند
ولی این سرابی بیش نیست...این را در همان دقایق ابتدایی به راحتی میشد تشخیص داد.وقتی هنوز چند دقیقه از شروع بازی هم نمی گذشت ولی تماشاگران بجای دیدن حملات متعدد تیمشان در خانه شاهد اولین گل شهرداری توسط میثم بائو بودند.
ولی باز هم این هواداران به تشویق تیمشان پرداختند.تیمی که نامش پرسپولیس بود ولی نشانی از پرسپولیس نداشت.و معلوم است چنین تیمی گل دوم را هم میخورد که از قضا همینطور هم شد.و همه مات و مبهوت مانده بودند.در این میان اما تنها کسی که هنوز می دوید،میجنگید و خوب بازی می کرد مرد دوست داشتنی سرخ ها یعنی علی کریمی بود.که البته هواداران پرسپولیس که او را بی اجر نگذاشتند و یکصدا او را تشویق می کردند.تا اینکه همین علی کریمی در دقیقه90 موفق به گلزنی برای سرخپوشان شد.گلی که سودی البته نداشت...ء
و باز هم تماشاگرانی که از روز یکشنبه که بازی ضعیف تیمشان برابر شاهین را دیده بودند بی صبرانه منتظر این بازی بودند،بعد از افطار به سرعت خود را به ورزشگاه رساندند تا با حضور 70 هزار نفری شان کمکی به تیمی که نام پرسپولیس را یدک می کشد بکنند.تماشاگرانی که سه سال است حتی شبحی از پرسپولیس واقعی را هم ندیده اند.هر بازی و هر نیمه و هر دقیقه به این امیدند که چیزی از تیمشان ببینند ولی...ء
مدیری که تیم را بدون ستاره می بندد.بازیکنانی که در زمین راه می روند.مربی ای که برای موفقیت تیمش به بازیکنی(بخوانید پیرمردی)36 ساله با دستی بانداژ شده امید بسته.و بازیکنانی که بویی از غیرت نبردند.
مدت هاست چنین تیمی را تحمل میکنیم و تا صدایمان در می آید عالم و آدم فریاد میزنند که کم طاقتید...ء
تیمی که هیچ تفاوتی با پارسال ندارد را باید تا به کی تحمل کنیم که مهر کم طاقتی بر پیشانی هایمان نزنند؟؟؟